با تمام وجودم این شعرو تقدیم میکنم به همسر گلم. ماهم.عشقم و......
من گذشتم زخود وبی خود وتنها گشتم
درسراپرده ی شب محو تماشا گشتم
آدم ساده دلی بودم و حالم خوش بود
ناگهان دیدمت و عاشق دنیا گشتم
آتش عشق تو در خرمن جانم افتاد
همچو شمع سوختم وهمدم گرما گشتم
بعدازآن مثل اسیری شده ام درقفست
از غم دوری تو یکه و تنها گشتم
روزها درنظرم بود سیاه و تاریک
مهربان چشم تورا دیدم وبینا گشتم
باده ی عشق تو را از دو لبت نوشیدم
بین حوران جهان مست توزیبا گشتم
دین ودل باختم و گوشه نشین تو شدم
بهر دیدار رخت غرق تمنا گشتم
تو نصیبه دل من گشتی ومن عاشق تو
تو شد ی ماه منو من شه دنیا گشتم




دوستت دارم همدمم ...